یا سَیّدُ یا سَیّدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَهُ الْمُسْتَنَدُ اِجْعَلْ لی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً مَمّا اَنا فیهِ وَاکْفِنی فِیهِ وَ اَعُوذُ بِکَ بِسْمِ اللهِ التّامّاتِ یا اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا خالِقُ یا رازِقُ یا بارِیُ یا اَوَّلُ یا آخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا مالِکُ یا قادِرُ یا واهِبُ یا وَهّابُ یا تَوّابُ یا حَکیمُ یا سَمیعُ یا بَصیرُ یا غَفورُ یا رَحیمُ یا غافِرُ یا شَکُورُ یا عالِمُ یا عادِلُ یا کَریمُ یا رَحیمُ یا وَدودُ یا غَفورُ یا رَؤفُ یا وِتْرُ یا مُغیثُ یا مُجیبُ یا حَبیبُ یا مُنیبُ یا رَقیبُ یا مَعیدُ یا حافِظُ یا قابِضُ یا حَیُّ یا مُعینُ یا مُبینُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا کَفیلُ یا وَکیلُ یا دَلیلُ یا حَیُّ یا قَیّومُ یا جَبّارُ یا غَفّارُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا غُفْرانُ یا بُرْهانُ یا سُبْحانُ یا مُسْتَعانُ یا سُلْطانُ یا اَمینُ یا مُؤمِنُ یا مُتَکَبِّرُ یا شَکُورُ یا عَزیزُ یا عَلیُّ یا وَفِیُّ یا قَویُّ یا غَنیُّ یا مُحِقُّ یا اَمینُ یا مُؤمِنُ یا مُتَکبِّرُ یا شَکُورُ یا عَزیزُ یا عَلیُّ یا وَفیُّ یا قَویُّ یا غَنیُّ یا مُحِقُّ یا مُعْطی یا آخِرُ یا اَحْسَنَ الْخالِقینَ یا خَیْرَالرّازِقینَ یا خَیْرَ الْغافِرینَ یا خَیْرَ الْمُحْسِنینَ یا خَیْرَ النّاصِرینَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ یا نُورَ السَّمواتِ وَ الْأرْضِ یا هادِیَ الْمُضِلّینَ یا دَلیلَ الْمُتَحَیّرینَ یا خالِقَ کُلَّ شَیءٍ یا فاطِرَ السَّمواتِ والْأرْضِ یا هادِیَ الْمُضِلینَ یا مُفَتَّحَ الْأبْوابِ یا مُسَبِّبَ الْأسْبابِ یا رَفیعَ الدَّرَجاتِ یا وَلِیَّ الْحَسَناتِ یا غافِرَ الْخَطیئاتِ یا مُحیِیَ الْأمْواتِ یا ضاعِفَ الْحَسَناتِ یا دافِعَ الْبَلِیّات، اَللّهُمَّ اَحْفَظْ صاحِبِ هذَالدُّعاءِ مِنَ الطّاعُونِ وَالزَّلْزَلَهِ وَ الْفُجْاَهِ وَالْوَباءِ وَ مِنْ شَرَّ السُّلْطانِ الْجابِرِ وَ شَرَّ الْعَیْنِ السُّوءِ وَ مِنْ شَرَّالْجَنَّ وَالْإنْسِ بِحَقَّ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ بِحَقَّ حمعسق وَ بِحَقَّ مُحَمَّدِ الْمُصْطَفی وَ بِحَقَّ عَلِیَّ الْمُرْتِضی وَالْأئمَّهِ الْهُدی وَ بِحَقَّ اللُّوحِ وَالْقَلَمِ وَالْکُرْسِیَّ وَ الْعَرْشِ وَ بِحَقَّ فَسَیَکْفیکَهُمُ اللهُ وَ هُوش السَّمیعُ الْعَلیمُ اللّهُمَّ اَحْفَظْ صاحِبِ هذَالدُّعاءِ مِنْ شَرَّ کُلَّ ذی شَرًّ وَ مِنْ شَرٌ طارِقٍ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ مِنْ شَرَّ والِدٍ وَ ما وَلَدَ وَ مِنْ شَرَّ ما یَلِجُ فِی الأرْضِ وَ ما یَخْرِجُ مِنْها وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم اَللّهُمَّ احْفِظْ صاحِبِ هَذَاالدُّعا مِنْ شَرَّ الْأعْداءِ وَ مِنْ شَرَّ جَمیعَ الْمِحْنَهِ وَ الدّاءِ وَ مِنْ شَرَّ النَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ وَ مِنْ شَرَّ حاسِدٍ اِذا حَسَدَ یا رَبَّ بِعِزَّ عِزَّتِکَ وَ الْقَهْرِ بِلُطْفِکَ وَ الرَّحْمَهِ رَحْمَتَکَ یا واهِبَ الْعَطایا یا دافِعَ الْبَلایا یا غافِرَ الْخطایا یا سَتّارَ الْعُیُوبِ یا نُورَ الْغُیُوبِ یا نُورَ الْقُلُوبِ یا حَبیبَ الْقُلُوبِ یا قاضِیَ الْحاجاتِ یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَالْأخِرَهِ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَ بِحَقَّ اَلا اِلا اللهِ تُصیرُا الأمُورِ اَللّهُمَّ اَسْتَوْدِعُکَ نَفْسی وَ رُوحی وَ مالی وَ اَوْلادِی وَ جَمیعَ ما اَنْعَمْتَ عَلَیَّ فِی الدّینِ وَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ اِنَّهُ لا یُضیعُ صانیکَ یَصُونَکَ وَ مَحْفُوظَکَ وَ مَامُولَکَ وَ لا یُجیرُنی اَحَدٌ مِنْکَ وَ لَنْ اَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً اَللّهُمَّ رَبَّنا اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَ فِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنا عَذابَ النّارِ وَ عَذابَ الْقَبرِ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَ صلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ اَجْمَعینَ الطّاهِرینَ وَ الأئِمَّهِ الْمَعْصُومینَ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً کَثیراً.
اَصْحابِ کَهْف یا یاران غار مؤمنانی(مسیحی) که از ستم دقیانوس(201 -251م) در غاری پنهان شدند و حدود سه قرن به خواب رفتند. همگی آنان از اشرافزادگان و درباریان بودند مگر چوپانی که سگی همراهش بود. آنان برای حفظ ایمان خود و ایمن ماندن از ستم دقیانوس، به سمت غاری حرکت کردند و در آنجا به خواب عمیقی رفتند که حدود سیصد و نه سال طول کشید. سورهای در قرآن کریم به نام کهف آمده و در آیات 8 تا 26 آن به داستان این مؤمنان اشاره کرده است. همچنین گزارشهایی از این ماجرا در منابع مسیحی ذکر شده است. در روایات شیعه اصحاب کهف جزو یاوران امام مهدی(عج) معرفی شدهاند.
درباره اینکه این ماجرا در چه منطقهای رخ داده و آن غار در کجاست، اختلافنظر وجود دارد. مشهورترین آن منطقه اِفِسوس (نیز اِفِسُس) در استان ازمیر ترکیه ذکر شده است. مجموعه تلویریونی مردان آنجلس تولید شده در تلویزیون ایران به داستان آنها میپردازد.
حضرت سلیمان(ع) یکی از پیامبران بزرگ خداست. او هم پیامبر بود و هم حاکم و فرمانروای مردم؛ خداوند قدرتهای زیادی به او داده بود. مثلاً باد را به فرمان او در آورده و زبان پرندگان و حیوانات را به او آموخت و جن ها در اختیار او بودند و هر چه او میگفت انجام میدادند. به دستور او به اعماق دریاها میرفتند و برایش مروارید و مرجان بیرون می آوردند.
حضرت سلیمان(ع) ارتش منظم و بزرگی داشت. این ارتش از بخشهای مختلف تشکیل میشد. از جمله سپاه پرندگان که هُدهُد رئیس این سپاه و مسئول اطلاعات و اخبار بود.
«انقلاب نبوی» آغازی بر زندگی اجتماعی بر پایه بنیان های الهی بود و «سلسله امامت» پاسدار آن نظام جاودانی است. از این روی نقش امامت، پاسداری مداوم از ارکان دین محمّدی صلی الله علیه و آله وسلم است. و وظیفه امّت در نبود پیامبر، تمسّک به این زنجیره هدایت می باشد. سلمان فارسی می گفت: رسول اکرم صلی الله علیه و آله در خطبه ای فرمود:
«معاشر الناس انّی راحل عنکم عن قریب و منطلق الی المغیب، أوصیکم فی عترتی خیرا، ایّاکم و البدع، فانّ کلّ بدعه ضلاله و کلّ ضلاله و أهلها فی النّار؛
ای مردم! من به زودی از میان شما می روم و به سرای دیگر راهی می شوم. شما را سفارش می کنم که با عترتم به نیکی رفتار کنید و از بدعت بپرهیزید؛ زیرا هر بدعتی، گمراهی است و هر گمراهی و اهل آن، در آتش دوزخ خواهند بود.»
سپس فرمود:
«معاشر النّاس من افتقد الشّمس فلیتمسّک بالقمر و من افتقد القمر فلیتمسّک بالفرقدین و من افتقد الفرقدین فلیتمسّک بالنّجوم الزّاهره بعدی. اقول قولی و استغفر اللّه لی و لکم؛
ای مردم! کسی که خورشید را از دست داد، به ماه متمسک شود و آن که ماه را گم کرد، به فَرْقَدَیْن (دو ستاره پر نور) باید تمسّک جوید و آن که فرقدین را از دست داد، باید به ستارگان نورانی تمسّک بجوید. حرفم را زدم و برای خود و شما طلب غفران می کنم.»
محسن فخریزاده دانشمند هسته ای ایران مورد حمله تروریستها قرار گرفت و به درجه شهادت نائل شد.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل معاونت پرورشی و فرهنگی، محسن فخریزاده مهابادی در سال 1336 در قم متولد شد و در 7 آذر 1399 در منطقه آبسرد دماوند به دست عاملان استکبار به شهادت رسید.
وی دارای تحصیلات کارشناسی ارشد مهندسی هسته ای بود. از ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی و تشکیل سپاه به عضویت سپاه در آمد و درجه نظامی سرتیپ پاسدار را داشت.
با تشکیل واحد تحقیقات ویژه اتمی (تیم 32) در سال 1983 در مرکز تحقیقات سپاه پاسداران ، فخری زاده از همان ابتدای تشکیل در این مرکز فعالیت خود را شروع کرد.
محسن فخری زاده از سال 1992 بعنوان عضو هیئت علمی دانشکده فیزیک دانشگاه امام حسین سپاه، امکانات این دانشگاه را در جهت تحقیقات هسته ای بکار گرفت و سپس رییس دانشگاه صنعتی مالک اشتر شد. او رییس سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی (سپند) بود.
لازم به ذکر است نام محسن فخریزاده به عنوان یکی از پنج شخصیت ایرانی که در فهرست 500 نفره قدرتمندترین افراد جهان که از سوی نشریه آمریکایی فارین پالیسی منتشر شده است.
نام فخریزاده تحت عنوان دانشمند ارشد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و رئیس پیشین مرکز تحقیقاتی فیزیک (PHRC) در تاریخ 24 مارس 2007 میلادی، در فهرست تحریم شدگان ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت.
محسن فخریزاده تنها دانشمند هستهای ایرانی است که بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی نام او را مستقیما در شو تبلیغاتی سال گذشته خود به زبان آورد و مدعی شد روی برنامه تسلیحاتی اتمی کار میکرده است.
محسن فخری زاده از دانشمندان موثر و رده بالای حوزه تحقیقات علمی در کشور بوده است.
ترور این دانشمند حوزه موشکی کشور در منطقه آبسرد دماوند (استان تهران) اتفاق افتاده است و پس از حادثه متاسفانه تلاشها برای احیای این شخص به نتیجه نرسیده و این دانشمند به شهادت رسیده است.
سیره حضرت مهدی (عج) در یک نگاه
نام: همنام پیامبر اکرم (ص) « م.ح.م.د » (عج)
القاب معروف: بقیه الله الاعظم ، صاحب الزمان ، امام عصر ، مهدی قائم (عج)
کنیه های مشهور: ابولقاسم ، اباصالح (عج)
پدر بزرگو ارش: امام حسن عسکری (ع)
مادر گرامی اش: نرجس ( دختر امپراطور روم و از نوادگان «شمعون» وصی حضرت عیسی (ع) )
قاسم سلیمانی (۲۰ اسفند ۱۳۳۵ – ۱۳ دی ۱۳۹۸) فرمانده نظامی ایرانی بود که تا زمان کشته شدنش توسط آمریکا بعنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت میکرد. او در طول جنگ ایران و عراق، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود. وی در ۴ بهمن ۱۳۸۹ درجهٔ سرلشکری دریافت کرد. سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران که پیشتر در تقدیر از عملکرد سلیمانی، وی را «شهید زنده» نامیده بود؛ پس از کشته شدنش در ۱۳ دی ۱۳۹۸ از وی به عنوان سپهبد یاد کرد.
سلیمانی نقش مهمی در دادن قدرت نظامی به حزبالله لبنان، عقب راندن اسرائیل از جنوب لبنان، جنگ افغانستان، شکلدهی به فضای سیاسی عراق پس از سرنگونی صدام حسین، تغییر روند جنگ داخلی سوریه و مقابله با داعش در عراق داشتهاست. وی تا پیش از حضور آشکار در جنگ علیه داعش در عراق، از حضور در انظار عمومی پرهیز میکرد؛ ولی حکومت ایران از زمان حضورش در عراق در نبرد علیه داعش و انتشار تصاویر متعددش با نیروهای عراقی، شروع به معرفی و شناساندن چهرهٔ وی کرد. سلیمانی در رسانهها، به عنوان فرماندهٔ سایه توصیف میشد.
وی در ۳ ژانویه ۲۰۲۰ در حمله راکتی بالگردهای آمریکایی به فرودگاه بینالمللی بغداد، به همراه ابومهدی المهندس و ده نفر دیگر از همراهانشان توسط ارتش ایالات متحده و به دستور دونالد ترامپ رئیسجمهور این کشور ترور شد.
زندگینامه شهید بهنام محمدی
متولد: 12 بهمن 1345
شهادت: 28 مهر 1359
بهنام در منزل پدر بزرگش در خرمشهر به دنیا آمد. ریزه بود و استخوانی اما فرز چابک بازیگوش و سرزبان دار.
شهریور 1359 شایعه حمله عراقی ها به خرمشهر قوت گرفته بود خیلی ها داشتند شهر را ترک می کردند کسی باور نمی کرد که خرمشهر به دست عراقی ها بیفتد اما جنگ واقعاً شروع شده بود بهنام که فقط 13 سال سن داشت، تصمیم گرفت بماند. او مردانه ایستاد.هم می جنگید هم به مردم کمک می کرد. بمباران که می شد می دوید و به مجروحین می رسید. او با همان جسم کوچک اما روح بزرگ و دل دریایی اش به قلب دشمن می زد و با وجود مخالفت فرماندهان، خود را به صف اول نبرد می رساند تا از شهر و دیار خود دفاع کند. بهنام چندین بار نیز به اسارت دشمن درآمد؛ اما هر بار با توسل به شیوه ای از دست آنان می گریخت.
داستان اول:
در یکی از مسافرت های سلیمان(ع) که جن و انس و پرندگان او را همراهی می کردند، عبورشان به سرزمین مورچگان (سرزمینی در نزدیکی طائف و به قول بعضی در نزدیکی شام) افتاد. یکی از مورچه ها با تعجیل سایر مورچگان را آگاه ساخت و به ایشان گفتبه خانه هایتان پناه ببرید و از مسیر سلیمان(ع) و یارانش دور شوید تا آنها شما را زیر پاهایشان لگدکوب نکنند. باد، صدای آن مورچه را به گوش سلیمان(ع) رسانید و سلیمان(ع) دستور داد تا او را به حضورش بیاورند. سپس به او گفت مگر نمی دانی که من پیامبر خدا هستم و از جانب انبیاء ستمی به دیگران نمی رسد؟ مورچه پاسخ داد چرا میدانم. سلیمان(ع) گفت: پس چرا مورچگان را از ما ترسانیدی؟ مورچه پاسخ داد منظور من این بود که آنها عظمت و شوکت ترا مشاهده نکنند تا خود را در مقابل تو حقیر پندارند و ناسپاسی به درگاه خداوند آغاز نمایند.
سخنان مورچه در نظر سلیمان(ع) معقول آمد. سپس مورچه سلیمان(ع) را خطاب داد و گفت آیا می دانی چرا خداوند از میان تمام قدرت ها باد را برای حرکت دادن تخت تو انتخاب نمود؟ سلیمان(ع) جواب داد نمی دانم. مورچه گفت برای اینکه بدانی تمام این قدرت و شوکت و مقام تو بر باد است و تو مغرور و متکبر نگردی.
آنگاه سلیمان(ع) تبسم کرد و فرمود:”پروردگارا مرا توفیق شکر نعمت خود را که به من و پدرم عطا فرمودی، عنایت فرما…”
در نگاه به قلّه های رفیع ایمان و شجاعت و وفا، چشم ما به وارسته مردی بزرگ و بی بدیل می افتد، به نام عبّاس فرزند رشید امیرالمؤمنین(ع) که در فضل و کمال و فتوّت و رادمردی، الگویی برجسته است. در اخلاص و استقامت و پایمردی، نمونه است و در هر خصلت نیک و صفت ارزشمندی، که کرامت یک انسان به آن بسته است، سرمشق است. ما پیوسته دین باوری و حقجویی و باطل ستیزی و جانبازی را از او آموخته ایم و نسل الله اکبرِ امروز، وامدار مکتب جهاد و شهادتی است که اباالفضل(ع) در آن مکتب، علمدار است و همچون خورشید، درخشان.
اینک، گرچه از صحنه های آن همه ایثار و دلاوری و وفا که در عاشورا اتّفاق افتاد و آینه ای فضیلت نما پیش چشم جهانیان نهاد، بیش از هزار و سیصد سال میگذرد، امّا تاریخ، روشن از کرامت های عباس بن علی(ع) است و نام او با وفا، ادب، ایثار و جانبازی همراه است و گذشتِ این همه سال، کمترین غباری بر سیمای فتوّتی، که در رفتار آن حضرت جلوهگر شد، ننشانده است.